مدتی قبل برای انجام ماموریت اداری ! به یکی از مدارس مرکز شهر تهران رفتم
با ورود به این مدرسه ، ناخودآگاه به قسمتهای مختلف این مکان آموزشی سرک کشیدم ! از بالاترین نقطه ساختمان تا پائین ترین و حیاطی که کاربری زمین بازی کودکان را نیز به همراه داشت .( البته در ورودی پشت بام قفل بود و ازپشت شیشه دود گرفته این قسمت از ساختمان را نظاره کردم .
یکی از نکاتی که در این بازدید 20 دقیقه ای !! برایم جالب بود ، قدمت بالای مدرسه ای ممتاز در یکی از اقتصادی ترین مراکز شهر تهران بود.
این مدرسه علاوه بر در و دیوار کثیف و کهنه ، فاقد اسکلت بندی فلزی و مقاوم بود که حتی با نواخته شدن زنگ استراحت و خروج دانش آموزان از کلاس درس ، لرزش ساختمان به خوبی قابل احساس و لمس بود .
راه پله های طبقات ، از کمترین اصول ایمنی برخوردار بود و با کمی ازدحام ، امکان سقوط دانش آموزان ، ترس و دلهره را در وجود بیننده به ارمغان می آورد و نبود سیستم گرامیش و سرمایش امروزی ، حکایت سختی تحصیل برای بچه های این مدرسه را داشت .
به یاد داشتم که همه ساله آموزش و پرورش ، مانورهای آموزشی مهارتهای مقابله با آسیب های بلایای طبیعی ( زلزله ) را برای دانش آموزان به انجام می رساند و در این مانورها بچه ها به زیر میز و نیمکت و ... پناه می بردند و سپس با نظمی خاص از کلاس ها بیرون آمده و به حیاط مدرسه منتقل می شدند.
ولی با سازه ای که من از این مدرسه دیدم ، اگر روزی زمین لرزه نیمه قدرتمندی در شهر تهران بروز دهد با تخریب ناگهانی آن ، امکان کوچکترین عکس العمل از دانش آموزان وجود نخواهد داشت .
به راستی در همین شهر تهران یا به عبارتی " پایتخت کشور ایران " چند نمونه از این مدارس وجود دارد که بدون هرگونه اصول معماری و مهندسی ساخته شده اند و طی این سالها که از احداثشان می گذرد ، کوچکترین بازسازی و یا مقاوم سازی در آنها به انجام رسیده است ؟
آیا دانش آموزی که از منزل خود خارج می شود و به مدرسه می رسد ، امنیت جانی و حفاظتی برای او در نظر گرفته شده است ؟
چند درصد نوجوانان و جوانان ما با اصول غلط مدارسمان رشد و نمو کرده اند و حال از بیماری های ستون فقرات و کمر درد رنج می برند ؟
و چند درصد مدارسمان به گونه ای تجهیز شده اند که بچه های آن بتوانند بدون هیچ سختی در پشت میز خود بر روی صندلی های نرم و راحت بشینند و کلام معلمشان را به خاطر سپارند ؟
ای کاش فکری هم برای مدارس شهرمان می کردیم تا پدر بزرگی که نوه خود را به مدرسه می برد همان تصویر مدرسه دوران جوانی خود برایش تداعی نگردد ( پیر مردی صحبت می کرد و می گفت که پسرم اسم بچه اش را در مدرسه ای نوشته بود که خودش در انجا درس میخواند ، یک روز که به صورت اتفاقی نوه ام را به مدرسه دوران کودکی پسرم و کنونی نوه ام بردم ، هیچ تغییر اساسی در این مدرسه ندیدم )
مسئول عزیز همت کن ! فرزند خودت نیز جزئی از این جامعه است که باید در همین مدارس پله های کسب علم و دانش را طی کند ...
پ ن : از وضعیت سرویس های بهداشتی چیزی ننوشتم چون واقعا نازیبا و چندش آور بود
مرتضی جون - قربون دهن آدم چیز فهم...!
حرفات مصل خودت دسته گله...! اما و اما...!
چی تو این مملکت رو اصول و حساب کتابه که این دومیش باشه...؟!؟
امیر جون خودن گلی ما که مخلصیم
آقا زیاد نبین هر چیزی قدیمی اون خوبه سمت و سوی ما ساختمانی میسازند برای مدرسه که با همین طوفان یا باد اخیر دیوار مدرسه ریخت زمین و دوباره دیوارچینی کردند کجاشو دیدی
که مهندسین ناظر هم از دیوار دفاع میکردند. بابا خوش بحال دیوار اینقدر طرفدار داره
من که کاره ای نیستم ولی نسبت به ساخت اصولی مدارس خیلی حساس هستم و این جور چیزها رو می شنوم جدا به هم میریزم .. خیلی مخلصم
[گل]"داستانسرا" با داستان "فوکوس" حضور ارزشمندتان را به انتظار نشسته است.[گل] یاحق.[گل]
قدم رنجه فرمودین .. خدمت می رسم.
سلام مرتضی خان گرامی ببینم تو توی مدرسه چیکار داشتی؟؟؟ نکنه هوس کردی دوباره بری مدرسه!!! بعدشم اگر آمار بگیری ۹۰درصد مدارس تهران به خصوص مناطق محروم این کمبودها کاملا حس می شه اینکه اصلا عجیب نیست و مسئولان هم عین خیالشون نیست
میخوام از صفر شروع کنم !! دارم میرو الفبا یاد بگیرم !
گوشهایمان آنقدر سنگین شده است که خاکستر شدن دانش آموران سفیلانی آن هم در جلوی چشم مادرانسان هم.... شاید هم تغییرات پی در پی وزرا این فرصت را از ما گرفته است ...
واقعا وضعیت و شرایط مدارسمان خود یک فاجعه است !! مثل گران شدن برنج ! روغن و تاید و شیر و ....
سهلاممم
بین آدس وبلاگ لنگه به لنگه رو عوض کن:
وبلاگم فقط آدرسش عوض شده :)
بذار:
http://harfhayelengebelenge.blogfa.com/
مررررررررررسی
بای :)
ادرس ادیت شد ...
منظورم همون دختر برفی ۲ هست :)
روزاتون برفی
خدمت رسیدم ...
سلام حاج آقا
از مشق و درسا چه خبرا ؟
یه ناهار به ما ندادیا !
یادش بخیر دبستان که درس می خوندیم هر وقت که تاریخ ساخت مدرسه رو می دیدم با خودم می گفتم چقدر قدیمیه آخه مدرسه ما مال سال ۱۳۵۰ بود اما امروز با اینکه ۳۷ سال از ساخت مدرسه می گذره احساس قدیمی بودن نمی کنم
چرا که تمام اون دیوارای کاه گلی کلاسا پشت گچ رنگی که شهرداری هر سال قبل از شروع مدارس انجام می دهده قایم شده !
نمی خوام از کسی بد بگم اما فکر می کنم دچار روزمرگی شدیم و زیاد به دورو برمون نگاه نمی کنیم
خدایی ! شهرداری فقط بتونه کاری و نقاشی میکنه !
از فرودگاه چه خبر ؟
سلام برادر
حالا بهار نارنج واقعی کدوم یکی هستیم ؟
هر دوی شما واقعی و عزیز هستید
خدمت رسیدم
اینجا ایران است . اشکال نداره که ، به کجای دنیا برمی خوره ، فوق فوقش یک زلزله میاد و ساختمون خراب می شه رو سر بچه های مردم . دو روز هم اعلام عزاداری می کنند و تمام . زندگی روال عادی خودش رو طی می کنه .....
در ضمن ، نه ، مرد گریز ! نشدم . فقط با یه دونه عتیقه ش ! ۱۰ سال زندگی کردم ... همین .. خوش باشید .
انشااله که تجربه مناسبی کسب کرده باشید و از این پس شیرینی و شادی زندگی رو در کنار دختر نازتون حس کنید
دوست محترم واقعا توجه شما به این نکته بسیار حساس جای تقدیر دارد
بعضی از فرزندان این مملکت از دوران کودکی می آموزند که سلامت جان و مال و روان دیگران اهمیتی ندارد. انتظار داریم هنگامی که او بزرگ شد مراقب مال و جان و روان دیگران باشد؟
سلسله وار ادامه خواهد داشت این داستان و البته شاید مدیران خیلی مقصر نباشند همگی باید تلاش کنیم. مثل شما.
انشااله که مدیران نیز همراه شوند.
سلام ممنون که سر زدی .امیدوارم در هدفی که داری موفق باشی
سایه بونی دیگه نیست بازم آفتاب داره غوغا میکنه
مگه این دل سایه بونی دیگه پیدا میکنه
نیمه جونی دیگه نیست رنگ رخساره داره
پیش مردم ما رو رسوا میکنه
مگه این دل نیمه جونی دیگه پیدا میکنه
مرسی دوست عزیز ... از اشعار قشنگتون هم ممنونم
سلام
ممنون از اینکه سر میزنی
کاش لابلای این نوشته آماری از بودجه آموزش و پرورش و سهم نوسازی و بهسازی مدارس در این بودجه میدادی تا بشود مستند تر قضاوت کرد.
شنیدم وزیر آموزش و پرورش گفته بخش عظیمی از بودجه این وزارتخانه صرف پرداخت حقوق کارمندان و معلمان میشود اما با جیب خالی باز هم به فکر بقیه مسائل هستیم ....!
به زودی و با شروع بحث زمین لرزه ! حتما این موضوعی که اشاره کردید رو پیگیری می کنم
و این است مدرسهای در تهران . . .
البته از مدرسه بودن فقط نامی همراهش است ...
سلام و عرض احترام...اولا از حضورتون و لطفتان سپاسگزارم
دوم اینکه یادداشت شما برایم یادآور خاطرات شیرین و اما تلخ دوران تحصیل در مدارس جنوب شهر بود مدارسی که همیشه از چهارچوب علمی و ساختمانی و...می لنگید ...خیلی تلخ است که گاهی حس کنی قربانی نابرابری ها شده ائی...بگذریم ممنونم از حضور دوبارهء شما در روزهای بعد که از فمنیست خواهم نوشت خوشحال خواهم شد...شاد باشید و سلامت
ممنون از لطفتون ... خدمت می رسم ...
¤ º° ¤`•.¸.•´ ¤ º° ¤ (¯`•.•´¯) (¯`•.•´¯)
*`•.¸(¯`•.•´¯)¸.•´
¤ º° ¤`•.¸.•´ ¤ º° ¤ ! •.¸¸.•´¯`•.¸¸.☆♡
★سهلامم دوس جون گلمم ★
★خوفی؟!! ★
★بدو بدو که دعوت شده کلبه دخمل برفی :) ★
¸.-´¸.-♥´¨) ¸.-♥¨)
(¸.-´ (¸.-` ♥♥´¨) ♥.-´¯`-.- ♥☆(◕‿◕)♡☆•.¸¸.•´¯`•.¸¸.✿
*`•.¸(¯`•.•´¯)¸.•´ ♡ ♡
ღ☆☆ஜ♥*•.ღ☆ஜ♥*•من منتظرتمااااااااااا ♥*•.ღ☆ஜ♥*•.ღ☆ஜ
--- oo---@@@@@@:-----------@@@@@@!
-------o@@@@!!!!!;;;@-------@..……….....::;!@
------'O@@!!!!!!!;;;;;;;;@---@...…………..:;;;;;;!@
------@@@!!!!!!!;;;;;;:::.@@......…..…...:;;;;;;;;;!@
------@@!!!!!!!!!;;:::::.............……..…...;;;;;;;;;;!@
------@@@!!!!!;::::::::…..دختر برفی…...;;;;;;;;;;!@
-------@@!!!!;;::::::::……........…..….…..;;;;;;:;!@
--------@@!!:;;::::::::...oo………..….…....;;;;;;!@
----------@!!!!;::::::::…......oo……………...:::@
------------!!!!!;:::::::::…........oo……....….@
--------------!!!;:::::::::::.……………….....@
-----------------!!!;;:::::::::.…..…….…..@
---------------------:::::::::::……..…@--oo------*
------------------------::::::::.…...@-------oo---***
---------------------------:::::.@------------- ooo*##
-----------------------------::;::--------------_##ooo###
------------------------------::----------**##########
¤ º° ¤`•.¸.•´ ¤ º° ¤ (¯`•.•´¯) (¯`•.•´¯)
*`•.¸(¯`•.•´¯)¸.•´
¤ º° ¤`•.¸.•´ ¤ º° ¤ ! •.¸¸.•´¯`•.¸¸.☆♡
★★★روزات برفی عزیزم★★★
¸.-´¸.-♥´¨) ¸.-♥¨)
(¸.-´ (¸.-` ♥♥´¨) ♥.-´¯`-.- ♥☆(◕‿◕)♡☆•.¸¸.•´¯`•.¸¸.✿
*`•.¸(¯`•.•´¯)¸.•´ ♡ ♡
خانم دانشجوی دیار فرنگ !! موفق باشی ...
بیش از اندازه مخلصیم
استاد ... ما کوچیکتیم ...
به روز کردهام سر میزنید؟
خدمت می رسم ..
مگه شک داشتی که من سفر نرم رفتم اونم چه رفتنی بیا پست جدیدمو بخون
سفرنامه ات رو خوندم ! فکر نکن فقط خودت لطیف داری !
سلام .....
شماره ات را گم کرده ام
برای روز مبادا می خواستم ....!!!
چشم ...
لطف کردین که به وبلاگ من سر زدین
ممنون که شما نیز سرزدید
سلام عزیز حالا به روزم
خدمت می رسم
به روز نمی کنید؟
من به روز کرده ام، بیایید
خیلی مخلصم ...